عکاسی مواد غذایی یکی از شاخههای عکاسی است که این روزها با افزایش میل مردم به غذا خوردن در بیرون یا استفاد از فستفودها توجه زیادی به آن میشود. در واقع طبیعت غذا و نیاز ما به آن باعث میشود عکاسی از مواد غذایی یکی از جذابترین شاخههای عکاسی محسوب شود که مخاطبان بسیار زیادی نیز برای خود دارد.
این گفته حقیقت دارد که آشپزهای معروف میگویند که ما ابتدا با چشمانمان غذا میخوریم. رنگ، بافت و شکل بخشهای مهمی از تجربه غذایی ما را تشکیل میدهند. آیا شما میتوانید مردم را به خاطر گرفتن عکس قبل از خوردن غذا سرزنش کنید؟
عکاسی از مواد غذایی قوانین ساده ولی مهمی دارد. بدون شک آخرین چیزی که یک عکاس حرفه ای غذایی میخواهد تصاویری تیره از شاهکار غذایی است که جلوی او خودنمایی میکند.
یک عکاس حرفهای به نور، ترکیببندی، استایل و تنظیمات دوربین خود توجه میکند تا به شکل بینظیری از غذای مورد نظر عکاسی کند.
ما در این مطلب قصد داریم نکاتی را توضیح دهیم که یک عکاس حرفهای مواد غذایی به آنها توجه میکند.
استفاده از نور طبیعی در عکاسی مواد غذایی
استفاده از تابش اندکی از نور طبیعی خورشید باعث میشود عکس مواد غذایی در مقایسه با استفاده از هر فیلتر فوتوشاپی بهتر ثبت شود ولی یک عکاس حرفهای میداند تمامی نور طبیعی خورشید به یک شکل به وجود نمیآیند.
او میداند نور مستقیم خورشید میتواند سایههای تیرهای در عکس به وجود آورد. به عنوان مثال اگر او قصد عکاسی از غذایی مانند املت یا پوره سیبزمینی را دارد که رنگ آنها به شکل طبیعی روشن است، میداند با قرار دادن سوژه در معرض نور مستقیم خورشید بافت غذا را از شکل میافتد و کل تصویر با خطر نوردهی بیش از حد مواجه میشود.
ترفند یک عکاس حرفهای در استفاده از نور خورشید پیدا کردن منطقهای با سایه در یک روز آفتابی است. استفاده از مواردی مانند پوشش درخت یا حتی باز کردن یک چتر بر روی غذا باعث نورپردازی طبیعی آن و ایجاد جنبههای زیباییشناسی میشود که یک عکس مواد غذایی را از دیگری متمایز میکند.
استفاده از فلاش در عکاسی مواد غذایی
یک عکاس حرفهای مواد غذایی تا مجبور نباشد به هیچوجه از فلاش در عکاسی مواد غذایی استفاده نمیکند. استفاده از فلاش میتواند باعث ایجاد انعکاس شود و در نتیجه به عنوان مثال ظرف غذا از میز غیرقابل تشخیص میشود و غذا ظاهری به خود میگیرد که انگار در هوا شناور است.
یک عکاس به خوبی با این قانون آشنا است که عکس در عکاسی مواد غذایی باید به نحوی ثبت شود که بیننده بخواهد غذا را از ظرف بردارد و گاز بزند. ولی با استفاده از فلاش این قضیه رخ نخواهد داد.
ترکیب بندی (کامپوزیشن) در عکاسی مواد غذایی
اگر به هر عکس عالی مواد غذایی نگاه کنید متوجه خواهید شد که ظرف اصلی غذا به ندرت تنها سوژه درون قاب است. عکاسان حرفهای غذایی تصاویر خود را مجهز به بشقابها، ظروف، دستمال سفره و دیگر جزئیات در پس زمینه میکنند تا نگاه فرد به سمت سوژه اصلی جلب و عنصر توجه به یک عکس اضافه شود.
مهم است بدانیم زمانی که به عکسها نگاه میکنیم، چشمان ما طبیعتا بر روی نقاط خاصی از قاب تصویر قرار میگیرند. یک عکاس حرفهای با استفاده از قانون یک سوم از این اطلاعات حداکثر استفاده را میبرد.
یک تصور اشتباه این است که قانون یک سوم شامل لحاظ کردن سه آیتم مختلف در یک عکس برای ایجاد توجه است، اما این تکنیک هیچ ربطی با قرار دادن سوژهها در گروههای سهتایی ندارد.
برای پیروی از قانون یک سوم، عکاس حرفهای تصور میکند که قاب تصویر به یک شبکه نه قسمتی برابر تقسیم شده است، درست مانند یک معمای سودوکو. سوژه اصلی یک عکس باید یا در محل برخورد این خطوط یا در میان آنها قرار گیرد.
سوژه چه یک برش پیتزا، لیمو یا یک ظرف سوپ است، قانون یک سوم هرگز تغییر نمیکند.
البته عکاس حرفهای میداند با آنکه به یاد داشتن مفهوم یک سوم خوب است، به خصوص در شروع حرفه عکاسی، ولی نیازی به استفاده همیشگی از آن نیست. گاهی اوقات یک عکاس خوب بر روی یک تکه غذا زوم میکند تا بافت خوشمزه آن را به نمایش بگذارد. در این موارد قانون یک سوم به کار نمیآید.
در رابطه با بحث ترکیببندی، تصمیمگیری در مورد زاویه عکاسی از غذا مهم است. بسیاری از عکاسان مواد غذایی سوژههای خود را از نمای چشم پرنده به نمایش میگذارند ولی در زمان نشان دادن بهترین ویژگیهای غذاهای مختلف این تنها گزینه نیست.
یک عکاس خوب در زمان تصمیمگیری برای انتخاب زاویه عکاس جنبههای جذاب سوژه را بررسی میکند به عنوان مثال سوژه یک لیوان بزرگ از آب میوه تازه است؟ یا یک ظرف بزرگ از اسپاگتی با گوشت چرخکرده که در بالای آن ریخته شده است؟
یک عکاس حرفهای میداند اگر سوژه ارتفاع قابل توجهی دارد باید آن را از یک زاویه مستقیم یا نسبتا اریب 45 درجه بگیرد تا ویژگیهای متمایز آن را به بهترین شکل نشان دهد.
از طرف دیگر در زمان عکاسی از یک سوژه تقریبا قرار گرفته در سطح صاف مانند دونات، یا یک ساندویچ که محتوای داخلی آن نشان داده میشود، زاویه نمای چشم پرنده انتخاب میشود که کمک به نشان دادن بهترین ویژگیهای یک سوژه دو بعدیتر خواهد کرد.
تزئین غذا
با آنکه ترکیببندی توجه را به تصاویر جلب میکند، اما در عکاسی مواد غذایی به تزئین بینظیر غذا نیاز است. معمولا در کنار میز صبحانه شما برشهای نازکی از نارگیل، تخم کدو قرار نمیگیرد ولی یک عکاس حرفهای با استفاده از این عناصر تزئینی توجه افراد را به سوژه اصلی داخل قاب جلب میکند.
سبک شخصی
بسیاری از عکاسان موفق مواد غذایی یک سبک شخصی در زمان عکاسی مواد غذایی دارند که از آن پیروی میکنند. یک عکاس خوب با استایل شخصی که دارد عکسهای خود را از دیگران متمایز میکند.
استایل شخصی یک عکاس شامل انتخاب بشقاب، محل قرار دادن دوربین و لوازم جانبی و تزئینی میشود که به قاب تصویر خود اضافه میکند. یک عکاس خوب زمانی که از ظاهر عکسهای مطلوب خود مطلع شود، سخت تلاش میکند هر عکس با عکس بعدی پیوستگی داشته باشد. در نتیجه چنین عکاسی تصاویر بینظیری از مواد غذایی ثبت میکند که تنها از عهده او بر میآید.
استفاده از تجهیزات اضافی در عکاسی مواد غذایی
با آنکه تجهیزات اضافی الزاما برای گرفتن تصاویر عالی از غذا لازم نیست، ولی یک عکاس با سرمایهگذاری برای خرید تجهیزات بیشتر مطمئن میشود بدون نگرانی در مورد زمان روز یا وضعیت هوا یک عکس عالی خواهد گرفت.
از جمله این تجهیزات اضافی میتوان به مواد زیر اشاره کرد:
- سه پایه
- تخته سیاه
- وسایل نورپردازی مصنوعی
- کارت بازتاب دهنده نور (Bounce Card)
آگاهی از تنظیمات دوربین
زاویه بازشدگی دیافراگم در رابطه با مقدار نور ورودی به لنزهای دوربین است. هرچه این زاویه را بازتر انتخاب کنید، اجازه میدهید نور بیشتری به دوربین وارد شود و در نتیجه تصویر شما روشنتر خواهد بود. هرچه آن را محدودتر کنید ظاهر آن تیرهتر خواهد شد.
متداولترین تنظیمات زاویه بازشدگی دیافراگم برای عکاسی مواد غذایی حالت خودکار است که به صورت خودکار سرعت شاتر را تنظیم میکند تا نورپردازی ایدهآل برای سوژه مورد نظر پیدا شود.
یک عکاس حرفهای علاوه بر توجه به زاویه بازشدگی دیافراگم، ISO را نیز رعایت میکند. استفاده از آن به خصوص زمانی محیط است که نور محیطی کم است و یک زاویه بازشدگی دیافراگم باز ممکن است به تنهایی باعث ایجاد تصویر شفاف نشود. عکاس خوب در زمان عکاسی مواد غذایی از ISO برابر با 400 یا کمتر استفاده میکند و در اکثر دوربینهای صنعتی بیشتر از 1600 نمیرود.
فیلترها و ویرایش
امروزه به لطف رسانههای اجتماعی مانند اینستاگرام، افراد زیادی با تکنیکهای ساده ویرایش عکس آشنا هستند و میدانند الزاما نیازی به نرمافزارهایی مانند فوتوشاپ برای ایجاد یک تصویر با ارزش نیست.
با این وجود یک عکاس حرفهای باید با اپلیکیشنهای مختلف ویرایش عکس و تکنیکهای آن به صورت تخصصی آشنا باشد. او میداند اگر قصد دارد از یک پیش فیلتر بر روی عکس غذای خود استفاده کنند، این کار باید به نحوی صورت گیرد که ظاهر عکس تا جای ممکن طبیعی به نظر رسد. بعضی از فیلترهای سنگین باعث میشوند غذا ظاهر غیرطبیعی به خود بگیرد یا حتی بافت طبیعی سوژه را ناپدید میکنند.
سخن آخر
در پایان باید به مهمترین نکته اشاره کنیم یعنی یک عکاس حرفهای به چشمان خود اعتماد میکند. او میداند اگر تمامی مراحل لازم برای ثبت یک عکس عالی را طی کرده است ولی حس کند یک جای کار میلنگد یقینا اشتباه نمیکند، او به غریزه خود اعتماد میکند و از شکستن قوانین ترسی نخواهد داشت.
هر تصویر متفاوت است و هرگز یک قانون واحد کاربردی برای تمامی آنها وجود ندارد. به همین دلیل است که مهمترین ابزار یک عکاس چشمان او است. عکاس حرفهای میداند چطور به چشمان خود اعتماد کند و عکسهایی میگیرد که شما بخواهید غذای داخل آن را بخورید!شما می توانید بهترین ها را از ما در استودیو عکاسی صنعتی نماد بخواهید.