بدون شک با عکس تجاری و عکس تبلیغاتی در ارتباط بوده‌اید و حتما نمونه‌های مختلفی از آن را دیده‌اید. اما شاید به تفاوت این دو با یکدیگر پی نبرده‌ باشید و یا اصلا، قائل به تفاوت میان این دو نوع حیطه از عکاسی نباشید. علی رغم اینکه عکاسی تجاری و عکاسی تبلیغاتی در نظر بسیاری از افراد، یک نوع از عکاسی محسوب می‌شود اما در واقع این دو نوع عکاسی با هم کاملا متفاوت هستند. به عنوان یک کارفرما و صاحب یک تجارت، آشنایی با این تفاوت‌ها برای شما حائز اهمیت و ضروری است، زیرا با توجه به اطلاعاتی که از انواع عکس‌های تبلیغاتی دارید، نوع راهبرد شما می‌تواند تغییر کند. هر دوی این عکاسی‌ها یعنی عکاسی تجاری و همینطور عکاسی تبلیغاتی ، برای معرفی کالا و خدمات یک فرد یا شرکت به کار گرفته می‌شوند، اما تفاوت‌هایی بین آن ها وجود دارد که این دو شاخه از عکاسی را از هم متمایز می‌کند. در این محتوا از وب‌سایت استودیو نماد قصد داریم به تفاوت و شاخصه‌های مهم عکاسی تجاری و عکاسی تبلیغاتی اشاره کنیم. امیدواریم تا انتهای مقاله همراه ما باشید:

تفاوت عکاسی تبلیغاتی و عکاسی تجاری

شاخصه‌های عکاسی تجاری

اجازه دهید در گام نخست، ویژگی‌های اصلی عکاسی تجاری را با هم مرور کنیم تا در ادامه با مقایسه این مشخصه‌ها با مشخصه‌های عکاسی تبلیغاتی، به معرفی هر دو نوع از عکاسی بپردازیم.

عکاسان تجاری، تصاویر ساختمان‌ها، مدل‌ها، کالاها و مناظری را که به منظور کارهای تبلیغاتی می‌گیرند را در کتاب، کاتالوگ، تبلیغات و گزارش استفاده می‌کنند. یک عکس تجاری، عموما در کارهای معرفی و فروش کالا در بخش‌های بزرگ و عمده و همچنین تجارت‌های خرد و متوسط مورد استفاده تبلیغی قرار می‌گیرد. در این نوع عکس، همه‌ی تمرکز بر کالایی است که قرار است معرفی شود.

وقتی که به دنبال تصویر یک کالای خاص هستید، بیشتر عکس‌های موجود از کالاهایی که در اینترنت مشاهده می‌شود ، کاملا تجاری هستند. چرا که همه چیز سعی دارد، ذات و درون آن کالا را به بهترین نحو ممکن به شما و مخاطب نشان دهد و کمتر با استفاده از رنگ ، نور و نما، هنرپردازی و فریبندگی صورت می‌گیرد. چارچوب و فرم بندی در عکاسی از محصول، کاملا در اختیار سوژه یعنی کالایی است که قرار است معرفی شود و قرار نیست توجه بیننده به هیچ نقطه یا موضوعی دیگری به جز کالا معطوف شود.

شاخصه‌های عکاسی تبلیغاتی

اصلی‌ترین وجه عکاسی تبلیغاتی ، عبارت است از خلق احساس و ذهنیتی که یک محصول یا کالا به طور طبیعی می‌تواند در بیننده به وجود بیاورد. همان طور که از نام این نوع عکاسی بر می‌آید، عکاسی تبلیغاتی با فروش کالا در ارتباط است. عکس تبلیغاتی ، باید نیاز به کالا را در مشتری و یا بیننده ایجاد نماید.

عکس تبلیغاتی باید به نحوی چارچوب بندی شود که باعث شود سوژه یا همان کالا، سکسی، مد روز و همه‌گیر جلوه کند. نتیجه کلی این نوع عکاسی، برانگیختن و اتفاق افتادن یک کار ویژه است به نام خرید کردن. کار عکاس تبلیغاتی، به گونه‌ای است که انگار یک هنرمند چیره ‌دست در حال نقل یک داستان فریبنده است اما در غالب عکس‌ها، تصاویر، نور، رنگ بندی و چارچوب.

در ادامه با ورود به مبناهای این دو نوع عکاسی، به مقایسه بهتری از آنها دست پیدا می‌کنیم:

مقایسه عکاسی تجاری و عکاسی تبلیغاتی

هدف:

یکی از اصلی‌ترین تفاوت‌ها بین عکاسی تجاری و عکاسی تبلیغاتی در هدف و منظوری است که در ذات هر کدام از این دو نوع عکاسی نهفته است. در یک عکس تجاری ، عکاس بر این نیت است که ذات و جوهره‌ی یک کالا و محصول را تا آن جا که برایش ممکن است به نمایش بگذارد. در حالی که در عکاسی تبلیغاتی ، هدف رساندن بیننده به این باور است که در خانه خود، به کالایی که در عکس مشاهده می‌کند نیاز دارد.

سبک:

تمایز دیگری که بین عکس‌های تجاری و تبلیغاتی وجود دارد این است که، چارچوب‌ بندی عکس تجاری به صورتی است که چیزی، چشم بیننده را از کالا که سوژه اصلی عکس است، منحرف نمی‌کند. به همین دلیل سبک، نور و پس ‌زمینه، حدالامکان طبیعی هستند. در حالیکه در عکاسی تبلیغاتی، فرم‌بندی تا حدودی، برجسته‌تر (BOLD) ، خلاقانه تر و دارای سبک خاص است.

در واقع موضوع سبک، تنها دیدن محصول توسط بیینده نیست؛ بلکه موضوع برانگیختن احساس او نسبت به کالا است. به همین دلیل، شیوه و تکنیک‌های به کارگرفته شده در هرکدام از این دو نوع عکاسی با هم متفاوت هستند.

به عنوان نمونه، در عکاسی تجاری ، عکاس تمایلی به استفاده از نورپردازی زیاد ندارد؛ زیرا در این شیوه کالا در نور خیره کننده غرق می‌شود. اما این موضوع برای عکس تبلیغاتی صدق نمی‌کند. عکاس تبلیغاتی دارای آزادی عمل بیشتری در نمایش سوژه و عکس با استفاده از سبک و قابلیت‌های مختلف دوربین و عکاسی است. رنگ‌بندی جسورانه،  نورپردازی چند وجهی، تضاد رنگ شدید یا همان کنتراست زیاد، ابزارهایی است که در یک عکس تبلیغاتی قابل استفاده هستند.

مخاطب :

یکی دیگر از ویژگی‌هایی که عکاسی تجاری را با عکاسی تبلیغاتی متمایز می‌کند، مخاطب و بیننده نهایی هرکدام از این دو سبک عکاسی است. به طور کلی، عکس تجاری، با هدف معرفی یک سوژه مثلا یک کالا در فروشگاه‌های خرده فروشی گرفته می‌شود؛ در حالی که شرکت‌ها و کمپانی‌ها که به دنبال بازاریابی مخاطبان و مشتریان جدید هستند، از عکس تبلیغاتی  استفاده می‌کنند.

به عنوان مثال اگر شما مالک یک فروشگاه بزرگ هستید و قصد دارید که بخش تازه‌ای از فروشگاه جدید خود را به نمایش بگذارید و آن‌ را به دیگران معرفی کنید، از عکاس تجاری استفاده می‌کنید. اما از طرفی اگر تنها می‌خواهید یک حراجی از کالاهایی خاص را راه بیاندازید، باید از عکس تبلیغاتی استفاده کنید تا مخاطبین را ترغیب به خرید آن کالاها کنید.

کسانی مانند صاحبان املاک و مستغلات مدیران بنگاه‌های معاملاتی ، مهندسین معمار و مانند آن مشتریان عکس‌های تجاری هستند.

سخن پایانی

در این مقاله یک نمای کلی از تفاوت‌های عکس تجاری و عکس تبلیغی بیان کردیم. به طور خلاصه باید گفت، هر چند هر دو نوع از عکاسی برای معرفی کالا و محصولات به کار گرفته می‌شوند اما عکس تبلیغاتی نسبت به عکس تجاری ، بیان تبلیغاتی‌تری با خود دارد. عکس تبلیغاتی در دل خود داستانی از کالای مورد نظر بیان می‌کند که برای بیننده جذابیت بیشتری خواهد داشت.

این نوع عکس، سبکی از عکاسی را به نمایش می‌گذارد که در آن از نورپردازی، پس زمینه و تکنیک‌های متداول عکاسی بهره گرفته می‌شود. در حالیکه برعکس ، عکاس تجاری حالت طبیعی‌تری در دل خود دارد.

نکته جالب این است که در عکاسی تجاری به دلیل ذات طبیعی‌اش، به ندرت تکراری و کپی برداری می‌شود. عکاسی تبلیغاتی همانطور که در بالا اشاره شد بیشتر راوی یک داستان و نشان دهنده‌ی  یک احساس است. عکاس تبلیغاتی باید با استفاده از ایده‌ای که سازنده کالا و یا ارائه دهنده خدمات در اختیارش قرار می‌دهد و با یاری تجربه و هنر خود راوی داستان و احساس پشت آن کالا و یا خدمات باشد.

گروه عکاسی تبلیغاتی استودیو نماد با چندین سال تجربه‌ی درخشان، مفتخر است در زمینه‌ی عکاسی و تبلیغات ، با برندها و صاحبان مشاغل مختلف همکاری و همیاری نماید. برای دریافت مشاوره و راهنمایی با کارشناسان وب‌سایت تماس بگیرید.

ازین که مخاطب وب‌سایت استودیو نماد بوده‌اید از شما سپاسگزاریم. امیدواریم این محتوا برایتان سودمند و مفید واقع شده باشد و از مطالب گفته شده در آن، بهره‌ی کافی را برده باشید.

ممکن است اصطلاح عمق میدان (DOF) را شنیده باشید، ولی اگر فعالیت در حوزه عکاسی را تازه شروع کرده‎اید احتمالا هنوز از آن برای بهبود کیفیت تصاویر خود استفاده نمی‎کنید.

اگر بخواهیم ساده بگوییم تعریف عمق میدان عبارت است از: ناحیه‎ای از تصویر که مقدار شارپ بودن آن قابل قبول است و در فوکوس قرار خواهد گرفت. در هر تصویری یک بخش خاصی از تصاویر در جلوی سوژه و پشت آن وجود دارد که در فوکوس ظاهر خواهد شد.

این ناحیه از تصویری به تصویر دیگر فرق دارد. بعضی از تصاویر ممکن است نواحی بسیار کوچکی از فوکوس داشته باشند که تصاویری با عمق میدان کم نامیده می‎شوند. بعضی دیگر از تصاویر ناحیه فوکوس بزرگی دارند که تصاویری با عمق DOF زیاد هستند.

سه عامل اصلی که بر نحوه کنترل عمق میدان تصاویر تاثیر خواهند گذاشت عبارتند از زاویه بازشدگی دیافراگم، فاصله سوژه تا دوربین و طول کانونی لنزهای دوربین. در این مقاله آموزش عکاسی استودیو نماد ما همه موارد مربوط به DOF را با شما مرور می کنیم .همراه ما باشید

 

زاویه بازشدگی دیافراگم چطور عمق میدان را کنترل می‎کند؟

زاویه بازشدگی دیافراگم اشاره به میزان نوری دارد که به آن اجازه عبور از میان لنز‎ها داده می‎شود تا به حسگرهای دوربین برسد. اندازه زاویه بازشدگی دیافراگم (قطر حفره‎ای که از میان آن نور وارد دوربین می‎شود) میزان نور ورودی به لنزها را کنترل می‎کند. توجه به مقدار زاویه بازشدگی دیافراگم لنزها ساده‎ترین راه برای کنترل میزان عمق میدان تصویر است.

شاید به خاطر سپردن این مفهوم به این شکل ساده‎تر باشد: هرچه عدد f (زاویه بازشدگی دیافراگم) پایین‎تر باشد، عمق میدان تصویر کمتر است. به همین شکل، هرچه مقدار آن بیشتر شود، DOF هم افزایش می‎یابد. به عنوان مثال، استفاده از f/2.8 تصاویری با عمق بسیار کم تولید خواهد کرد، در حالی که DoF در تصاویر گرفته شده با f/11 به مراتب بیشتر است.

فاصله سوژه تا دوربین چطور بر عمق میدان تاثیر می‎گذارد؟

هرچه سوژه به دوربین نزدیک‎تر باشد، عمیق میدان کمتر می‎شود. بنابراین، فاصله گرفتن از سوژه باعث افزایش عمیق میدان تصویر شما خواهد شد.

چطور طول کانونی عمق میدان را کنترل می‎کند؟

طول کانونی به قابلیت لنزها در بزرگنمایی تصویر یک سوژه از فاصله دور، اشاره می‎کند. موضوع کمی پیچیده است ولی به سادگی بخواهیم بگوییم هرچه طول کانونی بیشتر باشد، عمق میدان کمتر است. به عنوان مثال، سوژه در 10 متری عکاس قرار دارد، با استفاده از یک طول کانونی 50 میلی‎متری با زاویه بازشدگی دیافراگم f/4، عمق میدان در حدود 7.5 تا 14.7 متر با یک مقدار کلی DoF برابر با 7.2 متر خواهد بود.

اگر از همان نقطه به مقدار 100 میلی‎‌متر زوم شود، DOF به 9.2 تا 10.9 متر برای یک مقدار کلی 1.7 متری از عمق میدان تغییر می‎کند. ولی اگر فاصله با سوژه 20 متر افزایش یابد و عکاس از لنزهای 100 میلی‎متری استفاده کند، DOF تقریبا برابر با زمانی است که عکاس با سوژه 10 متر فاصله می‎گیرد و از لنزهای 50 میلی‎متری استفاده می‎کند.

 

استفاده از دوربین اشاره کن و عکس بگیر (point and shoot) یا عدم آگاهی از  نحوه تغییر تنظیمات بالا

حتی زمانی که دوربین از نوع point and shoot است، راه‎هایی برای کنترل عمق میدان وجود دارد. در منوی حالات صحنه (Scene Modes) علامتی به شکل سر انسان وجود دارد که برای استفاده در عکاسی پرتره است. استفاده از آن باعث کاهش DOF می‎شود. در همین منو یک علامتی به شکل کوه نیز وجود دارد که برای عکاسی منظره است و افزایش عمق میدان را به همراه می‎آورد.

اگر تازه کار با دوربین‎های DSLR را شروع کرده‎اید برای کنترل میزان DOF تصویر راه‎های ساده‎ای وجود دارد و هم چنان می‎توانید از حالت عکاسی خودکار استفاده کنید. با انتخاب حالت  Aperture Priority می‎توانید زاویه بازشدگی دیافراگم را برای به دست آوردن میزان عمق میدان دلخواه خود تغییر دهید و دوربین به صورت خودکار سرعت شاتر را تنظیم خواهد کرد.

آیا امکان تنظیم دقیق عمق میدان برای هر موقعیتی وجود دارد؟

بله، اما چون تغیر زاویه بازشدگی دیافراگم بر روی سرعت شاتر تاثیر می‎گذارد، نتیجه ممکن است کیفیتی خوبی برای عکس‎ها به همراه نداشته باشد. به عنوان مثال، اگر سعی دارید عمق میدان را با کاهش اندازه عدد F، افزایش دهید، هم چنین باید سرعت شاتر خود را افزایش دهید که باعث می‎شود تصاویری محو بگیرید. درک این که چطور این تنظیمات در تعامل با هم قرار می‎گیرند باعث می‎شود کنترل بیشتری بر روی DOF تصویر داشته باشید.

 

آیا عمق میدان به یک شکل در پشت و جلوی نقطه فوکوس پخش می‎شود؟

نه، مقدار آن در جلوی نقطه کانونی تقریبا یک سوم و در پشت آن در حدود دو سوم است، اما هرچه طول کانونی بیشتر می‎شود، مقدار آن به حالت مساوی‎تری می‎رسد.

چطور درک مفهوم عمق میدان باعث افزایش کیفیت تصاویر می‎شود؟

مدیریت عمق میدان یکی از مهم‎ترین ابزارهایی است که در اختیار عکاس قرار دارد، چون گرفتن تصاویر شارپ یکی از مهم‎ترین عوامل برای ثبت تصاویری عالی است. آگاهی از این که چه بخش‎هایی از تصویر شارپ باشند و چه بخش‎هایی خارج از فوکوس قرار گیرند، یک ابزار هنرمندانه عالی برای ایجاد تصاویر عالی محسوب می‎شود.

از عمق میدان کم چه زمانی باید استفاده کرد؟

استفاده از DOF کم روشی خوب برای متمایزسازی سوژه از پس‎زمینه آن و برای عکاسی پرتره عالی است. DoF کم می‎تواند در عکاسی حیات‎ وحش هم مفید باشد که در آن سوژه از محیط اطرافش متمایز می‎شود. هم‎چنین به این دلیل مفید است که بسیاری از فرصت‎های عکاسی در حیات‎وحش در موقعیت‎هایی با میزان نور کم شکل می‎گیرند و افزایش اندازه زاویه بازشدگی دیافراگم باعث جذب میزان نور بیشتری می‎شود.

عمق میدان کم هم‎چنین برای عکاسی ورزشی موثر است که در آن بسیاری از اوقات عکاس به دنبال جدا‎سازی ورزشکار از پس‎زمینه برای افزایش جلب توجه به آن‎ها است.

نتیجه این امر می‎تواند به عکاس کمک کند سرعت بالای شاتر را برای ثبت هیجان صحنه به کار گیرد.

 

از عمق میدان زیاد چه زمانی باید استفاده کرد؟

در عکاسی منظره مهم است تا جای ممکن بخش زیادی از صحنه را در فوکوس قرار گیرد. با استفاده از لنزهای زاویه باز و یک زاویه بازشدگی دیافراگم اندک، عکاس قادر خواهد بود عمق میدان را به حداکثر مقدار برساند و تا جای ممکن بخش زیادی از صحنه را در فوکوس قرار دهد.

چطور می‎توان عمق میدان را تعیین کرد؟

چندین سایت آنلاین وجود دارند که نمودارهایی از عمق میدان برای دوربین و لنزهای مختلف ارائه می‎دهند. علاوه بر این، چندین اپلیکیشن برای گوشی‎های هوشمند عرضه شده است که می‎توانند مقدار آن را محاسبه کنند. اکثر دوربین‎ها یک دکمه پیش‎نمایش DoF دارند (این روش احتمالا ساده‎ترین و کم استفاده شده‎ترین راه تعیین DOF است).

با استفاده از این روش، تصویر زمانی که از داخل چشمی به آن نگاه می‎کنید تاریک‎تر به نظر می‎رسد، ولی نگران نباشید. تصویر تا زمانی که تنظیمات نوردهی را مناسب انتخاب کنید، به شکل مناسبی نوردهی خواهد شد.

آیا عمق میدان را می‎توان به نحوی تنظیم کرد که تمام موارد صحنه را در فوکس قرار دهد؟

بله، با استفاده از چیزی که فاصله ابر کانونی (hyperfocal distance) نامیده می‎شود. زمانی که در فاصله ابر کانونی فوکوس کرده‎اید، عمیق میدان از نصف فاصله با نقطه کانونی شما به بی‎نهایت افزایش خواهد یافت. از یک ابزار محاسبه DoF برای پیدا کردن فاصله ابر کانونی می‎توان استفاده کرد. اگر چنین ابزاری ندارید، قانونی که برای دستیابی به آن وجود دارد فوکوس از یک سوم مسیر تا صحنه است. استفاده از یک زاویه بازشدگی در حدود f/11 یا بیشتر با لنزهای زاویه باز، DOF را به حداکثر خواهد رسید.

عمق میدان در عکاسی ماکرو

چون اکثر تصاویر ماکرو در شرایط نوری کم با طول کانونی بیشتر ثبت می‎شوند، عمق میدان اغلب اوقات بسیار کم است. لنزهای خود را با پایین‎ترین مقدار عدد F تنظیم کنید. علاوه بر این مهم است مقدار ایزو را افزایش دهید تا به شما اجازه دهد به میزان لازم تصویر را نوردهی کنید و DOF را به حداکثر برسانید. با این حال، در بسیاری از تصویر ماکرو مقدار عمق میدان می‎تواند بسیار جزئی باشد. با توجه به این مقدار بسیار اندک فوکوس، استفاده از سه پایه ضروری می‎شود چون حتی کمترین حرکت و لرزش دوربین سوژه عکاسی ماکرو را از DOF خارج می‎کند.

بوکه چیست؟

بوکه ریشه در یک کلمه ژاپنی به معنای محو کردن دارد. این افکت توسط نواحی خارج از فوکوس تصویر تولید می‎شود که فراتر از DOF قرار دارند. بوکه معمولا به تصاویر دایره‎ای شکل قشنگی اشاره دارد که توسط شکل زاویه بازشدگی دیافراگم لنزها تولید می‎شود. معمولا بوکه زمانی به وجود می‎آید که زاویه بازشدگی دیافراگم کاملا باز است مانند f/2.8، هم چنین اگر پس‎زمینه به اندازه کافی در فاصله دور قرار دارد با میزان F کمتر هم می‎توان افکت بوکه را ایجاد کرد.

 

خلاصه نحوه کنترل عمق میدان:

برای افزایش DOF

• زاویه بازشدگی دیافراگم را محدود کنید (عدد f بالاتر)
• از سوژه بیشتر فاصله بگیرید
• طول کانونی را کوتاه کنید

برای کاهش DOF

• زاویه بازشدگی دیافراگم را بازتر کنید (عدد f کمتر)
• به سوژه بیشتر نزدیک شوید
• طول کانونی را افزایش دهید

آگاهی از نحوه کنترل این تنظیمات به شکل قابل توجهی باعث افزایش مهارت‎‌های عکاسی و کیفیت عکس‎‌های شما می‎شود.

بدون شک، عکاسی پوشاک نقش مهمی در فرهنگ جهانی مد و صنعت وابسته به آن بازی می‌کند و همچنین نقش تعیین کننده‌ای در افزایش سهم آگاهی عمومی دارد.

آنچه که به عنوان «مد» در خاطر ما مانده بیشتر از عکاسی مد و پوشاک منتشر شده‌‌ی مربوط به آن سرچشمه می‌گیرد تا خود این کلمه. اما چگونه می‌خواهیم آن را فراتر از جنبه‌های زیبایی شناختی ببریم و به یک گفتمان جدیِ فرهنگی و بصری تبدیل کنیم؟

در طول چند دهه‌ی گذشته، تصاویر مد با تکنولوژی جدید آمیخته شدند و ثابت کردند که از نظر سیاسی و زیبایی شناسی تحریک کننده‌اند، از نظر اقتصادی کاربردی‌ هستند و از لحاظ ایدئولوژیک قدرتمندند. اما اگرچه که حجم عظیمی از رسانه‌های چاپی و آنلاین در عکاسی مدلینگ در سراسر جهان فعالیت می‌کنند، پیدا کردن اکانت‌هایی که این نوع عکاسی را نقد کنند بسیار مشکل است.

در عکاسی مد تاکنون ، تفسیر عکاسانه به صورت جدی و پایدار وجود نداشته و دریافت‌هایی که از اهداف و تاریخ عکاسی مد بدست آمده هنوز در مطالعات فرهنگی جایگاهی پیدا نکرده است. اغلب اوقات تصوراتی که از عکاسی مد می‌شود به دلیل ارتباط نزدیکش با تجارت و عشوه‌گری‌هایی که مدل‌های یک روزه انجام می‌دهند، در محتواهای بصری و فرهنگی کم اهمیت تلقی می‌شود.

هدف عکاسی مد و پوشاک

اگر تیزبینانه به عکاسی مد نگاه کنیم، متوجه می‌شویم که همچنان سؤالات بدیهی‌ای پیش رویمان قرار دارد که ظاهراً پاسخ آن‌ها را نمی‌دانیم. از جمله اینکه عکاسی مد در چه ژانری دسته‌بندی می‌شود و چه رسالتی بر عهده دارد؟

ارزیابی عکاسی مد و پوشاک تنها از نقطه نظر تبلیغات یا زیبایی‌سنجی اشتباه است. چنین عملی باعث می‌شود که از سایر قابلیت‌های آن مانند شیوه‌ی خودبیانگری‌اش و تفسیری که در مقیاس جهانی یا در گذر زمان ایجاد می‌کند چشم پوشی کنیم.

زندگی روزمره‌ی ما با وجود تصاویر، مجلات و وبلاگ‌های مد تجملی و پر زرق و برق شده است. به نظر می‌رسد میزان تولید و چاپ مقالات مد تقریباً با چاپ روزنامه‌های کثیرالانتشار برابر است. ترافیک بالا و خروجی کلان سبب می‌شود که تصور کنیم عکاسی مد به طور کلی رسانه‌ایست که تولید زیادی دارد بدون آنکه ارزشی به دنیای واقعی اضافه ‌کند. بنابراین سنجش کیفیت و اهمیت عکاسی مد به عنوان شکل مهمی از بیان و تجلی فرهنگ‌مان به آسانی انجام نمی‌پذیرد.

با این وجود، اعتبار یک عکس مد به مجموعه‌ای از عوامل وابسته است. همان طور که مارگارت مینارد (Margaret Minard) در مقاله‌ی خود می‌گوید: «عکس مد یک بوم‌شناسی است. یک عکس مد بیش از آن که محصول تولید، چاپ و مصرف مجموعه‌ای از متغیرهای متنوع باشد، نتیجه‌ی یک ذهن منحصر به فرد است». در رویکردی که مینارد پیشنهاد می کند، بهتر است عکاسی مد و پیوندهای مربوط به آن به شکلی در نظر گرفته نشود که در آن عکاس به عنوان یک نویسنده شناخته شود یا قوانین رسمی و تغییرناپذیر یک ژانر ثابت بوجود بیاورند. عکاسی مد چیزی بیشتر از یک مجموعه تمرین‌های متغیر در غیاب قوانین ثابت و رویدادهای تاریخی بدون ابهام است که قادر به تشکیل و نمایش روابط و پیوندهایش است.

برای مشاهده بیشتر نمونه عکس های عکاسی مد و پوشاک اینجا کلیک کنید

منبع: previiew.com

در عکاسی قوانین ثابتی وجود ندارد، اما شما با استفاده از یک سری اصول می‎توانید تاثیر عکس‎های خود را افزایش دهید. ترکیب بندی در عکاسی یکی از اصول اولیه آموزش عکاسی است که تا حد بسیار زیادی دید شما نسبت به عکاسی را عوض می کند و به قاب شما و فرم و شکل می بخشد.
ممکن است چنین گفته‎ای کلیشه‎ای به نظر رسد، اما تنها قانون در عکاسی این است که خبری از قوانین نیست. اما، ترکیب بندی در عکاسی اصولی دارد که از آن تقریبا در هر موقعیتی می‎توانید برای افزایش تاثیر یک صحنه استفاده کنید.
این اصول به شما کمک خواهد کرد عکس‎های جذاب‎تری بگیرید، یک تعادل طبیعی در آن‎ها به وجود آورید، توجه افراد را به بخش‎های مهم صحنه جلب یا کاری کنید نگاه بیننده به عکس خیره شود.
زمانی که با این اصول آشنا شدید، شگفت‎زده خواهید شد که چقدر اکثر آن‎ها قانون‎هایی جهانی هستند. شما متوجه آن‎ها در همه جا خواهید شد و به آسانی خواهید دید چرا بعضی از عکس‎ها «طبیعی‎اند» در حالی‎ که سایرین تنها یک عکس محسوب می‎شود.

 

قانون یک سوم برای ترکیب بندی در عکاسی

تصور کنید که تصویر شما توسط دو خط عمودی و دو خط افقی به 9 بخش مساوی تقسیم شده است. قانون یک سوم می‎گوید که شما باید مهم‎ترین عناصر صحنه را در امتداد این خطوط قرار دهید یا در نقاطی که آن‎ها با هم برخورد می‎کنند.
انجام این کار باعث افزودن توجه و افزایش دقت به تصویر شما خواهد شد. بعضی از دوربین‎ها حتی گزینه‎ای برای قرار دادن قانون یک سوم به شکل یک شبکه بر روی نمایشگر ال‎سی‎دی دارند تا استفاده از این قانون ساده‎تر شود.
در عکس زیر می‎بینید که چطور درخت و خط عمودی در راستای خطوط قانون یک سوم قرار گرفته‎اند.

عناصر ایجاد کننده تعادل

قرار دادن سوژه اصلی در خارج از مرکز تصویر، به مانند قانون یک سوم، باعث ثبت یک عکس جالب می‎شود ولی می‎تواند در صحنه یک نوع خلاء برجا بگذارد که انگاری تصویر خالی است. شما می‎توانید با قرار دادن یک شیء با اهمیت کمتر برای پر کردن فضا به یک ترکیب‎بندی متعادل دست پیدا کنید و «وزن بصری» سوژه را به تعادل برسانید.
در این تصویر، «وزن» بصری تابلو راهنما توسط ساختمانی که در گوشه دیگر قرار دارد به تعادل رسیده است.این یک اصل مهم ترکیب بندی در عکاسی است.

خطوط هدایت ‎کننده ترکیب بندی در عکاسی

زمانی که ما یک تصویر می‎گیریم چشم ما به صورت طبیعی به امتداد خطوط جلب می‎شود. با فکر کردن در مورد این قضیه که چطور این خطوط هدایت‎کننده را در ترکیب‎بندی خود قرار دهید، می‎توانید بر شیوه دیدن تصویر از سوی بیننده تاثیر بگذارید، او را به تصویر یا سوژه جذب کنید یا به سفری درون صحنه بکشانید.
انواع مختلفی از خطوط وجود دارد از جمله صاف، اریب، دارای قوس، زیگ‎زاگ، شعاعی و غیره، که از هر کدام می‎توانیم برای بهترسازی ترکیب‎بندی عکس‎های خود استفاده کنیم.
خطوط ساختمان در این عکس توجه چشم شما را به صحنه جلب می‎کند و چشم را در امتداد خود به حرکت در می‎آورد.

تقارن و الگوها

اطراف ما را هم الگوها و هم تقارن، هم از نوع طبیعی و هم به عنوان محصولی انسانی، پوشانده است. استفاده از آن‎ها می‎تواند ترکیب‎بندی بی‎نظیری در عکس به وجود آورد، به ویژه در موقعیت‎هایی که انتظار آن‎ها نمی‎رود. راه فوق‎العاده دیگری برای استفاده از آن‎ها به طریقی شکستن الگو یا تقارن، بروز تنش در صحنه یا ایجاد یک نقطه کانونی برای آن است.

نقطه دید

قبل از عکاسی از سوژه، به محلی که می‎خواهید از آن‎ جا عکس خود را بگیرید، فکر کنید. نقطه دید ما تاثیر فوق‎العاده قابل توجهی بر ترکیب‎بندی عکس ما دارد و در نتیجه می‎تواند به مقدار زیادی روی پیامی که تصویر می‎خواهد برساند تاثیر بگذارد. به جای فقط عکاسی از سطح چشم، عکاسی از بالا، پایین در سطح زمین، از کنار، از پشت، از یک مسیر بسیار دور، از یک مسیر بسیار نزدیک و موارد دیگر را در نظر بگیرید.
نقطه دید غیرمعمولی که برای این عکس انتخاب شده است یک تصویر اندکی انتزاعی و تفکر برانگیز به وجود می‎آورد.

پس زمینه

تا حالا چند مرتبه شده است عکسی بگیرید که به نظرتان بسیار عالی افتاده است، ولی متوجه می‎شوید عکس نهایی آن تاثیر لازم را ندارد چون سوژه در یک پس‎زمینه شلوغ گم شده است؟ چشم انسان در تشخیص بین عناصر مختلف در یک صحنه فوق‎العاده عمل می‎کند، در حالی که یک دوربین تمایل دارد پس‎زمینه و پیش‎زمینه را بسط دهد و این کار اغلب اوقات تصویری که می‎توانسته است عالی باشد را از بین می‎برد. خوشبختانه معمولا به سادگی می‎توان به این مشکل در زمان عکاسی غلبه کرد، فقط کافی است به اطراف نگاه و یک پس‎زمینه ساده و معمولی پیدا کرده و تصویر خود را به نحوی ترکیب‎بندی کنید که از سوژه اصلی پرت نشود.
پس‎زمینه فوق‎العاده ساده در این ترکیب‎بندی باعث می‎شود که حواس بیننده به هیچ‎وجه از سوژه پرت نشود.

عمق

چون عکاسی یک رسانه دو بعدی است، باید با دقت ترکیب‎بندی خود را انتخاب کنید تا احساس عمقی که در صحنه واقعی حاضر بوده است را انتقال دهید. شما می‎توانید در تصویر با لحاظ کردن اشیاء در پیش‎زمینه، پس‎زمینه و وسط صحنه، عمق را اضافه کنید. یک تکنیک دیگر مفید ترکیب‎بندی هم‎پوشانی است که در آن شما عمدا تا حدی یک شیء را با دیگری تیره می‎کنید. چشم انسان به صورت طبیعی این لایه‎ها را می‎شناسد و به صورت ذهنی آن‎ها را از هم جدا می‎کند، در نتیجه یک تصویر با عمق بیشتر به وجود آورده‎اید.
در عکس بر عمق صحنه با قرار دادن سوژه‎های جالب در فواصل مختلف از دوربین، افزوده شده است.

قاب ‎بندی

جهان مملو از اشیائی است که قاب‎های طبیعی عالی هستند مانند درخت‎ها، حفره‎ها و گذرگاه‎های طاقدار. قرار دادن آن‎ها در حاشیه ترکیب‎بندی خود به جداسازی سوژه اصلی از جهان بیرون کمک می‎کند. نتیجه تصویری است که باعث می‎شود چشم بیننده به صورت طبیعی به سوژه اصلی جلب شود.

کراپ کردن

اغلب اوقات یک تصویر به این علت تاثیر خود را از دست خواهد داد که سوژه اصلی آن‎قدر کوچک است که در میان شلوغی محیط اطراف خود گم می‎شود. با کراپ کردن بخش‎های اطراف سوژه شما «پارازیت» پس‎زمینه را حذف می‎کنید و مطمئن می‎شوید سوژه توجه بیننده را به درستی جلب می‎کند.
در تصویر زیر تمامی جزئیات غیر ضروری برش زده شده‎اند تا توجه بیننده به سوژه جلب شود.

آزمایش ترکیب بندی در عکاسی

با طلوع عصر عکاسی دجیتال دیگر نیازی نیست نگران هزینه‎های پردازش فیلم یا تمام شدن نگاتیو باشیم. در نتیجه، آزمایش ترکیب‎بندی‎های مختلف به واقعیت بدل شده است و ما می‎توانیم انبوهی از عکس‎های مختلف بگیریم و بعدا بدون هرگونه هزینه اضافه آن‎هایی را که نمی‎خواهیم پاک کنیم. از این مزیت استفاده کنید و ترکیب‎بندی‎های مختلف را محک بزنید، شما هرگز تا یک ایده را محک نزنید متوجه نخواهید شد که جواب می‎دهد یا نه.
عکاسی دیجیتال به ما اجازه می‎دهد ترکیب‎بندی‎های مختلف را محک بزنیم تا بهترین را پیدا کنیم.
ترکیب‎بندی در عکاسی علم نیست و در نتیجه باید به «قوانین» بالا با اندکی تردید بنگرید. اگر برای صحنه شما جواب نمی‎دهند، آن‎ها را نادیده بگیرید چون ممکن است ترکیب‎بندی عالی پیدا کنید که آن‎ها را نقض کند، پس عکس خود را بدون توجه به آن‎ها بگیرید.
اما اغلب اوقات مفید بودن آن‎ها ثابت شده است و هر زمانی که با دوربین خود بیرون می‎روید حداقل ارزش دارند که به آن‎ها توجه کنید.

خوشحالیم که با آموزش‌های عکاسی ما در استودیو عکاسی صنعتی نماد همراه هستید و امیدواریم که این مطالب راه گشای کار شما در این مسیر باشد.

در نهایت هویت بصری یک برند تعیین می‌کند که چگونه مردم آن را درک کنند و چه چیزی در مورد آن بگویند. عکاسی نقش مهمی در این ارتباط بصری ایفا می‌کند. عکاسی از کافه یکی دیگر از شاخه های عکاسی صنعتی است که به شما در پیشبرد کسب و کارتان کمک می کند

عکاسی ماهرانه از محیط داخلی کافی شاپ شما و منوی پیشنهادی‌تان توجه عموم را جلب کرده و جوانان را جذب می‌کند. یک کسب و کار برتر شایسته‌ی یک عکاسی حرفه ای است.

سرمایه‌گذاری روی یک عکاس چیره دست برای عکاسی از محیط کافی شاپ ایده‌ی خوبیست. آن‌ها می‌توانند احساسات خوشایندِ ناشی از یک تجربه لذت بخش که شما برای پرسنل و مشتریان‌تان به ارمغان آورده‌اید را ثبت کنند.

برقراری ارتباط با افرادی که در جست و جوی ارزش‌های احساسی و محتواهای بصری هستند، به کیفیت برند شما کمک می‌کند. یک برند و برنامه‌ی بصریِ (visual application) معتبر سبب ایجاد واکنش‌های مثبت خواهد شد. اگر مردم بتوانند از طریق شبیه‌سازی‌های جذاب با شما ارتباط برقرار کنند و به شما اعتماد کنند، در این صورت با احتمال زیاد از موسسه‌تان حمایت خواهند کرد.

در عصر دیجیتال، عکاسی از کافه می‌تواند در انواع بازاریابی‌هایی که پشتوانه ایجاد می‌کنند مانند وب‌سایت، شبکه‌های اجتماعی، ایمیل‌ها و تبلیغات به کار گرفته شود. عکاسی حرفه‌ای روشی کارآمد برای ایجاد یک پایگاه گسترده و آنلاین مشتری و فروش محصولات‌تان است.

پلت‌فرم‌های شبکه‌های اجتماعی همچون فیس‌بوک، توییتر، پینترست، اینستاگرام برای هدایت مخاطبان به وب‌سایت شما و تبلیغ کسب‌ و کارتان مطلوب هستند. با ارسال منظم و مداوم محتواهای بصری شما می‌توانید برند خود را توسعه و ارتقا دهید و یک رابطه‌ی جدی با مشتریان بالقوه‌‌تان بسازید.

با نتیجه‌گیری از مباحث فوق درمی‌یابیم از آن جایی که یک عکس به اندازه‌ی هزاران کلمه ارزش دارد، می‌تواند با برند شما ارتباط معناداری ایجاد کند. مشتریان می‌توانند آن چه که قصد خریدش را دارند مشاهده کنند و خود را در حالی تصور کنند که از محصولات و پیشنهادهای شما لذت می‌برند.

به کافی شاپ خود آن طور اهمیت بدهید که شایسته آن است. مردم را با عکس‌های چشم‌گیر بربیانگیزید و از این طریق حرفه‌ای بودن و معتبر بودن کسب‌ و کارتان را به آن‌ها نشان دهید.

شما عکس های بیشتر از عکاسی کافه و قهوه را  که توسط استودیو نماد برای برندهای مختلفی انجام گرفته می توانید اینجا ببیند

منبع: www.catersales.co.uk

پس‌زمینه‌ های عکاسی تبلیغاتی ؛ یکی از مهمترین بخش‌های عکاسی تبلیغاتی، مشخص کردن نوع و رنگ و شکل پس‌زمینه‌های عکاسی تبلیغاتی است. در بیشتر اوقات، عکاسی تبلیغاتی از محصولات و خدمات در محیط‌های داخلی صورت می‌گیرد و همین مسئله اهمیت انتخاب هوشمندانه پس‌زمینه‌ تصویر را نشان می دهد. مهمترین بخش داستان انتخاب پس‌زمنیه این است که بکگراند تصویر، در عین حالی که باید به بهتر دیده شدن یک محصول کمک کنند، ابدا نباید با زرق و برق زیادی، توجه بیننده را از سوژه اصلی منحرف سازد؛ بلکه پس‌زمینه یا بک‌گراند باید به گونه‌ای باشد که نگاه بیننده را به سوژه سوق دهد. در واقع، سوژه و پس‌زمینه، باید در یک راستا عمل کنند و آن هم جلب توجه مخاطب است! در این محتوا از وب‌سایت استودیو نماد قصد داریم درباره چند و چون انتخاب بکگراند عکاسی تبلیغاتی صحبت کنیم و پیشنهادهایی برای آن ارائه دهیم. لطفا با ما همراه باشید:

 بهترین پس‌زمینه‌ های عکاسی تبلیغاتی و صنعتی

عکس‌های حرفه‌ای حاوی نکات بسیاری هستند و هر جزئیاتی که در آن دیده می‌شود، معمولا دلیلی دارد. این مساله در عکس‌های تبلیغاتی، نمود پر رنگ‌تری دارد و به جزئیات، خطوط، زاویه دید و در واقع همه‌ی موارد، بسیار دقت می‌شود. انتخاب پس‌زمینه‌ی مناسب می‌تواند نتیجه‌ی کار شما را به شدت دگرگون سازد و یک عکس حرفه‌ای به شما تحویل دهد تا فروش بهتر و بیشتری داشته باشید.

به دلیل آن که عکاسی تبلیغاتی هدفش معرفی محصول یا خدمات کسب‌وکار است، نباید عواملی که باعث حواس‌پرتی مخاطب می‌شود و تمرکز او را از موضوع اصلی دور می‌کند در تصویر دیده شود، چرا که در غیر این صورت، هدف اصلی گم می‌شود. به دلیل همین موضوع، بسیاری از عکاسان پس‌زمینه‌ی خلوت و ساده مانند رنگ سفید خالص را ترجیح می‌دهند، اما همیشه این گزینه کارساز نیست. به راستی اگر تمام عکس‌های تجاری و تبلیغاتی بک‌گراند سفید داشتند، چه فاجعه‌ای از زوال و تکرار رخ می‌داد؟

مناسب‌ترین پسزمنیه‌ های عکاسی تبلیغاتی

• استفاده از پس‌زمینه‌ ای با رنگ مخالف

برای آن که محصولی که قصد معرفی آن را داریم بهتر دیده شود و در واقع، جلب توجه کند، باید رنگ پس‌زمینه با سوژه‌ی اصلی کنتراست داشته باشد. فرض کنید محصولی که قصد معرفی آن را دارید، یک روسری سفید رنگ است؛ بدون شک برای نشان دادن این روسری، البته اگر نخواهیم از مدل زنده استفاده کنیم، نمی‌توان از پس‌زمینه‌ی سفید استفاده کرد. سوژه‌ی عکاسی هر چه که هست، بهتر است با رنگ پس‌زمنیه کنتراست داشته باشد تا بتواند خود را با وضوح بیشتری به در چشم بیننده نشان دهد.

برای دستیابی به این منظور، نیاز نیست که از پس‌زمینه‌های بزرگ و عجیب استفاده کنیم، بلکه حتی با قرار دادن یک مقوای‌ ساده‌ی رنگی در پشت سوژه، می‌توان یک پس‌زمینه‌ی ایده‌آل به وجود آورد.

• استفاده از عناصر مرتبط با محصول

عکس صنعتی در عین حالی که باید مختصر و مفید باشد، باید گویا نیز باشد. استفاده از عناصری که به نوعی با سوژه مرتبط هستند، یکی از روش‌هایی است که باعث می‌شود عکس مفهوم و معنای بیشتری بیابد. دقت داشته باشید که داستان عکس، در پس‌زمینه روایت می‌شود.

به عنوان مثال، اگر بخواهیم از یک حوله کودک عکاسی کنیم، می‌توانیم چند تا وسایل دیگر کودک را در پس‌زمنیه قرار دهیم تا معنای عکس و قابلیت‌های سوژه، بهتر و بیشتر نمایان شود. وجود صابون بچه، شامپو یا سایر وسایل مرتبط با حمام کودک همه گزینه‌هایی هستند که برای این موضوع مناسب هستند. البته پیشنهاد ما این است که از موارد خلاقانه‌تر و بکر‌تری استفاده کنید.

بهتر است از عناصری که ویژگی‌های محصول را بیان می‌کنند نیز در پس‌زمینه‌ی عکاسی صنعتی استفاده کرد. مثلا در مثال بالا که سوژه‌ی عکاسی حوله‌ی کودک است، با قرار دادن چند پَر در کنار محصول و یا قرار دادن  حوله در میان انبوهی از پرهای کوچک و نرم می‌توانیم حس لطافت و نرمی را به بیننده انتقال کنیم. در این مثال، انبوهی از پر‌های کوچک و نرم سفید رنگ، که تعدادی از آن‌ها نیز در هوا معلق است، می‌توانند پس‌زمینه‌ی مناسبی برای یک حوله‌ی کوچک آبی یا صورتی باشد.

البته باید توجه داشته باشیم که در استفاده از عناصر مرتبط با محصول در عکس‌های تبلیغاتی و صنعتی، نباید زیاده‌روی کنیم زیرا باعث شلوغ شدن تصویر و حواس‌پرتی مخاطب می‌شود که این موضوع با هدف ما منافات دارد.

• انتخاب پس‌زمینه‌‌ های رنگ روشن و سفید

بهتر است محصولی که قصد عکاسی از آن را داریم، بر روی یک پس‌زمینه‌ی روشن قرار بگیرد. از همین رو، رنگ سفید، یکی از بهترین پس‌زمینه‌های عکاسی تبلیغاتی است و باعث می‌شود محصول، محور اصلی تصویر ما باشد؛ اما همانطور که اشاره شد، همیشه نمی‌توان از پس‌زمینه‌ی رنگ سفید استفاده کرد.

استفاده از پس‌زمینه‌های رنگ روشن و به طور خاص سفید به این دلیل به رنگ‌های تیره ارجحیت دارند که تناژ رنگی‌شان باعث حوا‌س‌پرتی مخاطب و بیننده نمی‌شود و حواس او را بیشتر معطوف سوژه‌ای می‌کند که در میان تصویر قرار دارد. اگر سوژه‌‌ای که انتخاب می‌کنید رنگ روشن دارد، بهتر است پس‌زمینه‌ی آن رنگ تیره داشته باشد تا بهتر و زیباتر دیده شود. به عنوان مثال عکاسی جواهرات در پس‌زمینه‌ی سیاه یا تیره، برق و انعکاس خود را بهتر نشان می‌دهند.

• پس‌زمینه‌ های خلاقانه و منحصربفرد

برای انتخاب پس‌زمینه‌های عکاسی تبلیغاتی محصول ، همیشه لازم نیست به دنبال الگوی خاص باشید و یا از یک دستور کلی پیروی کنید؛ بلکه گاهی با یک نگاه موشکافانه به اطراف می‌توانید پس‌زمینه‌های منحصربفردی پیدا کنید که خلاقیت و شم هنری شما را به عنوان یک عکاس تبلیغاتی به رخ رقبایتان بکشد.

 

نبوغ و خلاقیت، حرف اول را در هنر می‌زند؛ بنابراین سعی کنید به ذهن خودتان بیشتر اعتماد کنید. برای روشن‌تر شدن موضوع، بهتر است مثالی بزنیم؛ بسیاری از بلاگرهای کتاب، تصویر کتاب را در کنار عناصری مثل شمع، ماگ، گیاه، لوازم چوبی و در یک فضای شاعرانه نشان می‌دهند.

اگر چه این تصویرِ آشنا از کتاب، بسیار زیبا و دلچسب است اما وقتی همه این کار را انجام می‌دهند، بهتر است شما به یک ایده‌ی خلاقانه‌تر فکر کنید! شاید تصویر دَمَر شده‌ی کتاب بر روی پیشخان آشپزخانه، در حالی که صفحات آن از وسط باز است و به طور واضح مشخص می‌کند خواننده در آشپزخانه و در حال آشپزی است، یک ایده‌ی جدید باشد و این فکر را به بیننده القا کند که روایت این کتاب چنان جذاب است که نمی‌توان آن را لحظه‌ای کنار گذاشت حتی هنگام آشپزی!

• استفادی از الگوهای تکراری در پس‌زمینه

یکی از روش‌هایی که باعث می‌شود توجه مخاطب به سمت سوژه معطوف شود، استفاده از الگوهای تکراری در انواع پس‌زمینه‌های عکاسی تبلیغاتی است. یک دیوار آجری، سرامیک‌های ساده و تکراری، پرده‌های کرکره و هر شکل دیگری که الگوی منظم و تکراری دارد، پیشنهادهایی است که باعث می‌شود توجه مخاطب به سوژه بیشتر جلب شود.

• استفاده از پس‌زمینه‌ های غیر مرسوم

همواره تاکید شده است که پس‌زمینه باید مرتب و اتو کشیده باشد، اما گاهی می‌توان این تابوها را شکست! قرار دادن یک بشقاب غذا بر روی پارچه‌ای که خطِ تای آن مشهود است، شاید بهتر جلب توجه کند!

به خاطر داشته باشید در بحث تبلیغات و مارکتینگ، تاکید بر جلب توجه مخاطب و درگیر کردن ذهن اوست؛ بنابراین اگر همه چیز طبق روال باشد، ممکن است برای مخاطبان چندان جالب نباشد.

• استفاده از سایه سوژه

اگر هیچ ایده‌ای برای پس‌زمینه ندارید و در عین حال دوست ندارید پس‌زمینه‌ای ساده و بدون روایت داشته باشید، می‌توانید از سایه‌ی محصول کمک بگیرید. استفاده از سایه‌ی سوژه یا محصول و یا انعکاس تصویر آن در بخشی از پس‌زمینه مانند آینه یا آب می‌تواند به اندازه‌ی کافی مهیج باشد و حس طبیعی بودن را به بیننده القا کند.

• هماهنگی پس‌زمینه با سوژه

سوژه‌ی عکس باید با پس‌زمینه‌ی آن هماهنگی داشته باشد. این هماهنگی را باید در تمام عناصر عکس مشاهده کرد. خطوطی که در تصویر به کار می‌روند، الگوهای پس‌زمینه، کادر و بسیاری از اجزای دیگری که در بکگراند وجود دارند باید همگام با سوژه انتخاب شوند و در نهایت، نگاه بیننده را به تصویر سوق دهد.

یکی از روش‌هایی که باعث می‌شود توجه مخاطب به سوژه هدایت شود و پس‌زمینه در هماهنگی کامل با سوژه باشد، استفاده از پس‌زمینه‌ی محو یا مات است. به عنوان مثال اگر قصد دارید یک کتاب را به تصویر بکشید، پس‌زمینه‌ی شما می‌تواند تصویر کتاب‌فروشی به صورت محو و مات باشد.

• استفاده از پس‌زمینه‌های آماده

همیشه لازم نیست که خودتان دست به کار تهیه تدارکات پس‌زمینه باشید؛ بلکه گاهی می‌توانید از پس‌زمینه‌های آماده که در سایت‌های مخصوص عکاسی به فروش می‌رسند استفاده کنید. اگر چیزی به ذهن‌تان نمی‌رسد که انتخاب مناسبی برای بک‌گراند محصول‌تان باشد، می‌توانید به سراغ سایت‌های فروش پس‌زمینه‌های آماده بروید. استفاده از چنین پس‌زمینه‌هایی می‌تواند حس و حال بهتری به سوژه‌ی شما ببخشد و تصویری متفاوت و منحصربفرد ایجاد کند.

سخن پایانی

وجود عکس‌های تبلیغاتی و صنعتی که جالب توجه و جذاب باشند، یکی از مهم‌ترین روش‌هایی است که می‌تواند یک محصول را بهتر و بیشتر به مخاطبان معرفی نماید. انتخاب مناسب پس‌زمنیه‌های عکاسی تبلیغاتی ، یکی از مهم‌ترین جزئیاتی است که تفاوت زیادی را در نتیجه‌ی نهایی عکس به وجود می‌آورد و باعث می‌شود تصویر نهایی متمایز و منحصر بفرد باشد به طوری که حتی پس از سال‌ها در ذهن مخاطب ماندگار بماند.

امیدواریم مطالب بیان شده در این مقاله برایتان سودمند و مفید واقع شده باشد.

ازین که تا پایان همراه وب‌سایت استودیو نماد بوده‌اید از شما سپاسگزاریم.

راهنمای عکاسی از لباس ؛ وقتی می‌خواهید برای بهتر کردن فروش و بحث تبلیغات، از لباس‌ها و پوشاک موجود در فروشگاه خود عکس بگیرید، بهتر است این کار را به بهترین شکل ممکن انجام دهید. همان طور که یک تصویر خوب و باکیفیت و به اشتراک‌گذاری آن در شبکه‌های اجتماعی به جذب مشتری و فروش بیشتر کمک می‌کند، به همان میزان، به اشتراک گذاری عکس‌های بد و نامناسب ، که در آن‌ها اصول اولیه عکاسی رعایت نشده باشد، می‌تواند مشتری‌های شما را از دستتان در آ‌ورد و آن‌ها را از خرید از برند شما ناامید سازد!  به همین دلیل می‌خواهیم از سیر تا پیاز هر آنچه که برای ثبت بهترین تصاویر پوشاک نیاز دارید را در این محتوا بیان کنیم. تجهیزات مورد نیاز برای عکاسی لباس، نحوه آماده‌سازی لباس‌ها برای عکس گرفتن، میزان نور، شیوه‌ی صحنه آرایی و چینش فضا، موضوعاتی است که در راهنمای عکاسی از لباس‌ باید مورد توجه قرار بگیرند. لطفا با استودیو نماد همراه باشید.

راهنمای عکاسی از لباس

6 گام برای عکاسی تبلیغاتی از لباس و پوشاک

1. گام اول تصمیم بگیرید که می‌خواهید لبا‌س‌ها را چطور نمایش دهید.

• با استفاده از مدل یا مانکن

وقتی بحث عکاسی از محصولاتی مثل پوشاک و لباس به میان می‌آید ، تصاویر کاربردی و مفهومی برای مخاطب جذاب‌تر هستند. استفاده از مدل انسانی و یا حداقل وجود مانکن، می‌تواند تن‌پوش لباس را بهتر به بیننده نشان دهد و در جلب نظر مخاطب موفق‌تر باشد.

در خریدهای آنلاین به دلیل آن که امکان پرو و به تن‌ کردن لباس وجود ندارد، بهتر است نمایش آن‌ها به شکلی باشد که بیننده بتواند تصویر کاملی از جزئیات لباس را در برابر خود داشته باشد.

با توجه به اینکه عکاسی از مدل انسانی هرینه‌بر و سخت‌تر است، گزینه استفاده از مانکن می‌تواند یک حالت مفهومی و واقعی به محصول شما بدهد. سعی کنید مانکن شما شکل کامل‌تری داشته باشد. برای مثال از مانکن‌های بدون دست استفاده نکنید؛ مگر اینکه قرار باشد از لباس‌هایی مانند تاپ یا تن‌پوش‌های بدون آستین عکس بگیرید.

در هر صورت استفاده از مانکن یا مدل، بسیار بهتر ازین است که لباس را بر روی زمین یا میزی پهن کنید و از آن عکاسی کنید!

 

• بدون مدل و مانکن

اگر چه استفاده از مدل یا مانکن، ارجح است، اما واقعیت این است که همیشه امکان استفاده از مانکن و یا مدل وجود ندارد! در این حالت، ساده‌ترین روش پهن کردن لباس روی یک میز بزرگ یا کانتر و یا آویزان کردن آن‌ها با کمک نخ‌های نامریی است. در این حالت مهم است که لباس‌ها طوری در عکس قرار بگیرند که همه جزئیات مورد نظر مشتری و مخاطب، به خوبی قابل دیدن باشد.

سعی کنید لباس‌ها را به طور عمودی در کادر عکس قرار دهید و این کار را در فضایی انجام دهید که خلوت، بزرگ و ساده باشد. از قرار دادن لباس بر روی زمین یا میزهای کوچک که لباس را به شکل کامل نمایش نمی‌دهند، خودداری کنید.

همچنین وسایل اضافی مانند لباس‌های دیگر را از کادر دوربین حذف کنید تا باعث حواس‌پرتی بیننده نشود.

لباس‌هایی مانند دامن، شلوارهای مردانه و جوراب، در این فرمت از عکاسی بسیار خوب دیده می‌شوند. بهتر است از یک پارچه یا پرده بزرگ سفید به عنوان پس‌زمینه عکاسی استفاده کنید.

مطمئن شوید که لباس‌ها در بهترین فرم و شکل خود پهن شده‌اند. به جزئیات کاملا توجه کنید. لباس مورد نظر را به خوبی اتو کنید تا چروک نباشد، یقه و دکمه‌ها را مرتب کنید و سعی نکنید با عجله عکس بگیرید.

2. گام دوم تجهیزات مناسب عکاسی لباس تهیه کنید.

فرض ما در این محتوا این است که شما صاحب یک کسب‌وکار در حوزه پوشاک هستید و نه یک عکاس حرفه‌ای و قرار است این عکس‌ها را برای تبلیغ و معرفی در شبکه‌های اجتماعی و یا وب‌سایت‌تان بگیرید، پس انتظار نداریم که تجهیزات حرفه‌ای عکاسی داشته باشید یا این تجهیزات را تهیه کنید. دوربین‌های دیجیتال معمولی و همین طور تلفن‌های همراه امروزی، کیفیت لازم برای عکاس مورد نظر شما را دارند. تنها چیزی که مهم است آشنایی کافی با شیوه کار کردن با این تجهیزات موجود است.

• دوربین

درست است که دوربین‌های عکاسی دیجیتال حرفه‌ای می‌توانند تصاویری بی‌نهایت باکیفیت از محصولات شما بگیرند، که در جلب نظر مشتری بسیار تاثیرگذار است، اما همان طور که اشاره شد، در مورد دوربین، نیاز شما با یک گوشی همراه مناسب هم مرتفع می‌شود.

• نور

در عکاسی لباس، نور از مهم‌ترین الزامات کار به حساب می‌آید. نه تنها کیفیت عکس به نوع نور و میزان آن در فضا بستگی دارد، بلکه نمایش کوچکترین جزئیات لباس هم با وجود یک نور‌پردازی مناسب، قابل مشاهده است.

مشتری بالقوه و مخاطب عکس‌های شما دوست دارد که همه‌ی جزئیات را، هر چند که از نظر شما بی‌اهمیت باشد، در محصولی که خریداری می‌کند ببیند. پس مهم است که در مورد میزان نور صحنه دقت لازم را داشته باشید.

همیشه استفاده از نور طبیعی در عکاسی نتیجه بهتری دارد. اگر امکانش را دارید در فضا و اتاقی عکاسی کنید که نور طبیعی به آن می‌تابد. در صورتی که در فضای بسته عکاسی می‌کنید، که نور طبیعی به میزان کافی وجود ندارد، هرگز نباید برای عکاسی لباس از نور فلش دوربین استفاده کنید!

به جای استفاده از فلش، از یک کیت 3 لامپی برای روشن کردن محیط استفاده کنید. یکی از لامپ‌ها را کنار دوربین و رو به سمت سوژه عکاسی قرار دهید. لامپ دوم را در زاویه 45 درجه نسبت به لباس یا مانکن و کمی دورتر از لامپ اول قرار دهید. منبع نور سوم باید بین سوژه عکاسی و پس‌زمینه گذاشته شود. این بهترین شیوه‌ی نورپردازی فضای بسته در راهنمای عکاسی از لباس است.

• سه‌پایه

تصاویر تبلیغاتی با سلفی یا عکس‌های دوستانه متفاوت هستند. کمترین لرزش دوربین و دست در عکاسی حرفه‌ای و تبلیغاتی، باعث می‌شود کیفیت دلخواه را نداشته باشید، به همین دلیل است که حتما دوربین شما باید در جایی ثابت باشد. بهترین گزینه استفاده از سه‌پایه عکاسی است.

پیشنهاد می‌دهیم اگر در شروع کار عکاسی هستید، از سه‌پایه کمک بگیرید.

3. گام سوم دست به کارآماده‌سازی لباس‌ها شوید.

پس از برنامه‌ریزی در مورد سناریوی عکاسی و همین طور تهیه تجهیزات مناسب، گام بعدی، آماده‌سازی لباس‌هایی است که قرار است از آن‌ها عکس بگیرید. هر چقدر برای آماده‌سازی صحنه و فضای عکاسی و همین طور مرتب‌سازی لباس‌ها زمان صرف کنید، وقت کمتری برای ادیت تصاویر صرف خواهید کرد.

تمیز کردن و همچنین اتو کردن لباس‌ها بسیار مهم است، چرا که امروزه با توجه به کیفیت بالای دوربین‌ها کوچکترین جزئیات نامناسب در تصویر خودنمایی می‌کند و از کیفیت کارتان می‌کاهد.

4. گام چهارم ، نوبت آماده‌سازی فضا و صحنه عکاسی است.

می‌توانید عکس لباس‌ها را در یک استودیو حرفه‌ای بگیرید و یا در یک اتاق کوچک در محل کار یا منزلتان این کار را انجام دهید؛ در واقع اگر دوربین مناسب و نورپردازی خوبی داشته باشید محل عکاسی اهمیت زیادی ندارد.

مهمترین مساله در استودیوی عکاسی شما، بک‌گراند یا پس‌زمینه تصویر است. گام دوم، تنظیم دوربین و نور صحنه است. قبلا هم اشاره کردیم که دوربین را بر روی یک سه‌پایه ثابت کنید تا در اثر لرزش دست و دوربین، کیفیت تصاویر لباس‌ها پایین نیاید.

5. گام پنجم ، تنظیمات دوربین در عکاسی لباس چگونه است ؟

اگر به جای تلفن همره از دوربین عکاسی در تصویربرداری از محصولات خود استفاده می‌کنید، سه گزینه از تنظیمات دوربین برای شما مهم هستند: ISO ، سرعت شاتر و دیافراگم aperture.

در ادامه به معرفی و توضیح این  سه آیتم و روش تنظیم آن‌ها می‌پردازیم:

• دیافراگم

دیافراگم میزان نور ورودی به سنسور دوربین را مشخص می‌کند. در عکاسی لباس بهتر است F-STOP را بین f/8 تا f/11 قرار دهید. این کار باعث می‌شود تصویر متمرکز‌تری از محصول خود بگیرید.

• سرعت شاتر

مدت زمانی که شاتر دوربین شما باز می‌ماند تا نور بیشتری وارد دوربین شود، با سرعت شاتر تنطیم می‌شود که در عکاسی لباس بهتر است این آپشن را بر روی 1/125 قرار دهید.

• ایزو ISO

ISO ایزو بیان‌گر حساسیت سنسور دوربین به نور است. هر چه ایزو دوربین کمتر باشد در عوض باید سرعت شاتر و دیافراگم را بالاتر بگیریم که نور بیشتری به سنسور وارد شود، چون حساسیتش به نور کم است.

وقتی پای عکاسی لباس و پوشاک به میان می‌آید عکاسان ISO دوربین خود را بین 400 تا 800 تنظیم می‌کنند. البته این عدد بستگی به نور فضای عکاسی نیز دارد. اگر از نور مصنوعی در فضا استفاده می‌کنید، بهتر است عدد ISO را بالاتر از 600 بگیرید.

6. گام آخر عکاسی کنید.

حالا تقریبا همه چیز برای یک عکاسی قابل قبول آماده است و وقت آن رسیده که شروع به گرفتن عکس‌های دلخواه خود نمایید و مشتریان را به سمت پیج خود سرازیر کنید!

• از ثابت بودن دوربین بر روی سه‌پایه مطمئن شوید، اگر از سه‌پایه استفاده نمی‌کنید حتما دوربین یا موبایل خود را روی یک محل ثابت قرار دهید.
• مدل، مانکن و یا لباسی که سوژه تصویر شما است باید در مرکز فرم و قاب دوربین قرار بگیرد.
• فاصله دوربین با سوژه را تنظیم کنید تا بهترین عکس به دست بیاید.
• هرگز از زوم و بزرگنمایی دوربین استفاده نکنید، زیرا کیفیت عکس‌ها کم می‌شود.
• تا می‌توانید عکس‌های متنوع در زوایای مختلف و فاصله‌های گوناگون بگیرید.
• از تمامی اجزای لباس عکس بگیرید، طوری که برای مشتری شما هیچ پرسشی باقی نماند.
• بعد از عکاسی بهترین تصاویر را انتخاب کنید و حتما از نرم‌افزارهای ویرایش عکس، برای اصلاح تصویر گرفته شده، کمک بگیرید. خوشبختانه این روزها انواع نرم‌افزارهای ویرایش تصویر را در اینترنت می‌توانید پیدا کنید که کار کردن با آن‌ها، خیلی هم سخت نیست و حتما از پس انجام آن برمی‌آیید.

سخن پایانی

عکاسی از لباس و پوشاک، تابع قوانین خاص خودش است. ما باید طوری از پوشاک و لباس‌ها عکس بگیریم که مشتری را ترغیب به خرید کنیم، بنابراین وجود عکس‌های تار و بی‌کیفیت یا عکاسی از لباس‌های چروک و نامناسب، به کارِ ما نمی‌آید.

سعی کنید سبکی متفاوت برای خودتان پیدا کنید و در این مسیر، خلاق و منحصربفرد باشید. بدون شک، با خرج کمی دقت و حوصله، می‌توانید عکس‌هایی باکیفیت و بسیار خلاقانه بگیرید و ازین طریق، مشتریان زیادی به دست آورید.

ما در این محتوا دستوراتی از راهنمای عکاسی از لباس را ارائه دادیم؛ بی‌شک آن‌ چه گفتیم را می‌توانید به بهترین شکل توسعه دهید تا در سبک خود، ممتاز و متمایز باشید.

ازین که تا پایان همراه استودیو نماد بوده‌اید، از شما سپاسگزاریم. امیدواریم آن چه بیان شد، برایتان سودمند و مفید واقع شده باشد.